زندگینامه باباکوهی
ابن باکویه در حدود سال 330 هجری در شیراز به دنیا آمد و در جوانی به کسب علوم پرداخت و از محضر بزرگان و مشایخ زمان استفاده ها کرد و همین که قلبش از انوار الهی روشن شد و مجذوب عوامل عرفانی گردید به سیر آفاق و انفس پرداخت و اغلب مشایخ نامی آن روزگار را ملاقات کرد و هنگامی که شیخ ابوسعید ابوالخیر عارف مشهور به نیشابور رفت ابن باکویه به جای شیخ عبدالرحمن سلمی در خانقاه معروف آن شهر به ارشاد مشغول بود، بین او و شیخ ابوسعید مباحثات مختلف عرفانی درگرفت و ابوسعید به سؤالات وی جواب های شایسته داد. همچنین در نهاوند میان ابن باکویه و شیخ ابوالعباس جانشین شیخ کبیر ابوعبدالله خفیف شیرازی عارف نامدار در باب تصوف و طریقت مناقشات زیاد روی داد و آن شیخ به وفور فضل و کمال و وسعت اطلاعات ابن باکویه اعراف کرده است. جامی شاعر بزرگ قرن نهم در کتاب نفحات الانس می نویسد، خواجه عبدالله انصاری از ابن باکویه چندین بار به تجلیل یاد کرده و به انتخاب خود 30 هزار حدیث و 30 هزار حکایت از او نقل کرده است و مخصوصاً بارها گفته که ابن باکویه ملک بوده است و از همه علوم با نصیب و حتی او را بزرگترین شیخ عصر خود دانسته و از این که نسبت به خواجه بیش از دیگران توجه داشته تفاخر کرده است. باری عبدالله باکویه پس از سال ها مسافرت و جهانگردی دوباره به شیراز برگشت و چند سالی را دور از مردم و هیاهوی شهر در غار کوه شمالی شیراز که آن را صبوی می گفتند عزلت گزید و به عبادت پرداخت و در سال 442 پس از عمری دراز به عالم دیگر شتافت و مریدان آن پیر مراد را در خانقاهش که امروز آرامگاه اوست دفن کردند. ابن باکویه شاعر نبوده و هرگز شعری نگفته و دیوانی که به او نسبت داده اند متعلق به صوفی دیگری است که ظاهراً در قرن نهم و دهم هجری می زیسته و گاهی کوهی و زمانی انسان تخلص می کرده و نباید او را به ابن باکویه که از مشایخ بزرگ قرن پنجم بوده است اشتباه کرد زیرا علاوه بر این که اشعار دیوان باباکوهی از حیث سبک و انشاء مناسب با آثار شاعران قرن نهم ودهم است بعضی مضامین و حتی پاره ای از غزلیات حافظ را اقتباس و استقبال کرده است. شاید این کوهی شاعر روزگاری بر سر مزار ابن باکویه به عزلت و گوشه نشینی پرداخته و در همانجا مرده و مدفون شده و دیوانش هم به عنوان دیوان باباکوهی منتشر گردیده است. مطابق استقصای مرحوم علامه قزوینی قدیمی ترین نسخه این دیوان در سال 1088 یعنی بیش از 650 سال بعد از ابن باکویه نوشته شده و فعلاً در موزه بریتانیا است. اولین مرتبه مرحوم رضاقلی خان هدایت در ریاض العارفین که در سال 1260 تألیف شده ذکری از باباکوهی شاعر کرده و الا تذکره نویسان سابق هیچکدام نه از او یاد کرده اند و نه ابن باکویه را صاحب قریحه شاعری می دانسته اند. به هر حال باباکوهی شاعر صوفی غیر از ابن باکویه است و عبدالله محمدبن باکویه یا باباکوهی که مردم شیراز او را از قرن پنجم می شناسند وعرفا او را از اولیاء و مردان بزرگ می دانند آن پیر مرادی است که در سال 440 برفراز کوه صبوی شیراز به خواب ابدی فرو رفته است و از آن روزگار تا به امروز مردم اغلب تحمل رنج راه و صعود از کوه را در گرما و سرما کرده و به آرامگاه او می روند و بر مزار آن پیر طریقت غزل های عارفانه و عاشقانه وارستگانی چون حافظ و سعدی و مولوی می خوانند و از ارواح پاک آن مردان از دنیا گذشته و به عقبی پیوسته مدد می جویند. سعدی در باب پنجم بوستان در ضمن اشعاری اشاره به باباکوهی (باکویه) کرده که مرحوم علامه قزوینی در حاشیه شدالازار آن را نقل کرده است، اینک آن را برای مزید اطلاع خوانندگان نقل می کنیم: به مردی که ناموس را شب نخفت ندانی که بابای کوهی چه گفت که نتوانی از خلق بربست هیچ برو جان بابا در اخلاص پیچ هنوز از تو نقش برون دیده اند کسانی که فعلت پسندیده اند که زیر قبا دارد اندام پیس چه قدر آورد بنده حور دیس که بازت رود چادر از روی زشت نشاید به دستان شدن در بهشت پس از وفات باکویه مدفن او غزلتگاه بعضی از وارستگان و گوشه نشینان گردیده و در چندقدمی دامنه آن در اثر وجود چشمه گوارایی درختان سرو و چنار صفا و طراوتی به آنجا می دهد. ابن باکویه در حدود سال 330 هجری در شیراز به دنیا آمد و در جوانی به کسب علوم پرداخت و از محضر بزرگان و مشایخ زمان استفاده ها کرد و همین که قلبش از انوار الهی روشن شد و مجذوب عوامل عرفانی گردید به سیر آفاق و انفس پرداخت و اغلب مشایخ نامی آن روزگار...
Read moreپیاده روی خوبی هست و شاید ۱ ساعت طول بکشه تا به آرامگاه برسی ولی چون مسیرش یکنواخت نیست بدون اینکه بدونی چقد اومدی میرسی بالا و اگه خواستی میتونی بعدش از یک مسیر آسفالته بری بالا که میرسی به توربین بادی. از اول مسیر تا آرامگاه ۱۲۰۰ متره ولی تا توربین بادی ۴۵۰۰ متر. که ما که رفتیم یه گروهی داشتن تو بلندگو دعای کمیل میخوندن. بالا نزدیک آرامگاه یه بوفه هست که صبحونه آش و املت و نیمرو داشت و غرفه کناریشم چای و قهوه و کاپو چینو و این چیزا داشت قیمتاشم خوب بود. ضمنا برای ورودش ۳ تا راه داره. مسیر اصلیش ماشینتو تو کوچه ۱ بلوار جمهوری پارک میکنی که البته غیر از اوایل کوچه بقیش تنگ و ترش هست و اگه اونجاها پارک کردی احتمال داره وقتی برگردی تا ماشینتو مالیدن. از کوچه ۱ بلوار جمهوری آخر کوچه یه مسیر سنگفرش هست که میره تا بالا. و اگه کوهنورد باشی هم یه مسیر صخره ای اوایل کوچه ۱ هست که چنتا پله میخوره و بقیش باید از صخره ها بالا بری و اگه حرفه ای نباشی ممکنه تعادلت به هم بخوره و سر بخوری. یه مسیر آسفالته هم داره که روبروی قلعه کریم خان از خیابون سروش حق نگهدار ۲۰۰ ، ۳۰۰ متر میری جلو تا میرسی به یه در که دیگه از اون به بعد فقط حراست همونجا میتونن با ماشین برن و مردم باید ماشینشون رو تو پارکینگ سمت چپش که در و دیوار و نگهبان داره پارک کنن و از مسیر آسفالته برن بالا که البته از مسیر اصلی که سنگفرش هست و از کوچه ۱ میره راحت تر هست ولی دیگه ویو نداره فقط پیاده روی هست و پیاده رویش هم همون اندازه هست حدود ۱۲۰۰ متر اگر هم فقط مقصد رو بخوای و خیلی پیاده روی تو مسیر برات مهم نباشه، از کوچه روبروی ارگ کریمخان یعنی کوچه ۱۱ با ماشین یه مسیری رو میری جلو تا به یه محوطه برسی که ماشین ها رو پارک کردن و بعدش باید از پله های سنگی بیای بالا و مسیر پله ها فقط سنگ و دره هست و زیبایی نداره. و پیاده رویش هم یک سوم مسیر اصلی هست. اما بالا که رسیدی دیگه رسیدی مقصد و معمولا صبحا یه گروهی از افراد نوازنده برای مردم میزنن و میخونن و مردم رو شاد میکنن که خیلی هم کارشون زیباست. راستی صابون جیبی کاغذی همرات ببری خوبه چون دستشوییش مایع دستشویی نداره گرچه ممکنه آب هم...
Read moreباکویه شیرازی یا علی ابوعبدالله ابن باکویه که به باباکوهی نیز نامدار است (زادهٔ نزدیک به سال ۳۳۷ هجری در شیراز - درگذشتهٔ ۴۴۲ هجری) از شاعران ایرانی است. در۲۵ مهرماه ۱۳۹۲ برنامه بازسازی آرامگاهش بررسی گردید و از تاریخ یکم آبانماه قرار است پس از بازسازی و استوار سازی به فضای گردشگری - باستانی -سرگرمی تبدیل شود. وی در جوانی به کسب دانشهای تکمیلی پرداخت و با بیشتر ریش سپیدان نامی آن روزگار دیدار کرد و هنگامی که شیخ ابوسعید ابوالخیر بینشمند سرشناس به نیشابور رفت ابن باکویه به جای شیخ عبدالرحمن سلمی در خانقاه پرآوازه آن شهر به ارشاد سرگرم بود، میان او و شیخ ابوسعید گفتگوهای گوناگون یزدانشناسی درگرفت و ابوسعید به پرسشهای وی پاسخ داد. همچنین در نهاوند میان ابن باکویه و شیخ ابوالعباس جانشین شیخ بزرگ ابوعبدالله خفیف شیرازی بینشمند نامدار، دربارهٔ تصوف و طریقت مناقشات فراوان روی داد و آن شیخ به فرهیختگی و فرازمندی و گستره آگاهی ابن باکویه خستو شد.
جامی سراینده بزرگ سده نهم در کتاب نفحات الانس مینویسد،خواجه عبدالله انصاری از ابن باکویه چندین بار به تجلیل یاد کرده و به انتخاب خود ۳۰ هزار حدیث و ۳۰ هزار حکایت از او بازگو کردهاست و به ویژه بارها گفته که ابن باکویه ملک بودهاست و از همه دانشها با نصیب و حتی او را بزرگترین شیخ روزگار خود دانسته و از این که نسبت به خواجه بیش از دیگران توجه داشته، به خود بالیده است.
عبدالله باکویه پس از سالها جهانگردی دوباره به شیراز برگشت و چند سالی را دور از مردم و هیاهوی شهر در اشکفت کوه شمالی شیراز که آن را صبوی میگفتند عزلت گزید و به نیایش پرداخت و در سال ۴۴۲ پس از زیوِشی ۱۰۵ ساله درگذشت و پیروانش وی را در خانقاهش که امروزه آرامگاه اوست به خاک سپردند. در این کوه کهنترین چشمه ایران که هنوز جاری است قرار دارد.
دوستانی که به شیراز سفر میکنند از اینجا نیز...
Read more