About 4.8 kilometers northwest of Persepolis lies the imposing site of Naqsh-i-Rustam in the mountain range of Husain Kuh, where Darius the Great and his successors had their monumental tombs carved into the cliff. Here in 1933 Herzfeld conducted a short survey and made soundings, but it was not until 1936 that Schmidt started to clear and document the royal tombs and to excavate the Ka'bah-i-Zardusht.
Although Naqsh-i-Rustam had long been a sacred area (as the remains of a Pre-Achaemenid relief show), Darius the Great was the first to choose it as a burial place. His successors not only imitated his idea of a cliff tomb but also copied the layout of the tomb itself. The dramatic facade of the tomb is constructed like a cross. An entrance leads into the tomb chamber, cut deep into the rock. In the panel above this facade is a relief depicting the king standing on a three-stepped pedestal in front of an altar. His hand is raised in a gesture of worship. Above him floats the winged disk of Ahuramazda, god of the Zoroastrian religion. This scene is supported by throne bearers representing the twenty-eight nations of the empire. On the side panels are the king's weapon bearers and the Persian guards. The trilingual cuneiform inscriptions on three panels of the rock wall either enumerate the twenty-eight nations upholding the throne or glorify the king and his rule. Some traces of pigment found on the facade of the royal tombs suggest that all or most of the stone reliefs had...
Read moreدر زمان داریوش دوم قدرت در اصل در دست پروشات یا پریزاتس، مادر اردشیر دوم بود. از سیزده فرزندی که پروشات برای شاه به دنیا آورده بود، تنها چند تن زنده مانده بودند. پسر ارشدش که ارشک نام داشت و دخترش آمستریس، و کوروش جوان که چون در زمان سلطنت داریوش متولد شده بود، ولیعهدی را حق خود میدانست. مادر نیز ظاهراً نسبت به او علاقهٔ بیشتری نشان میداد. مرگداریوش دوم زودتر از آنچه انتظار میرفت، روی داد و پریزاتس نتوانست پسر محبوب خود کوروش را به ولیعهدی برساند. شاید شاه نیز با این نقشهٔ پریزاتس موافق نبود. به هر حال با مرگ او ارشک با نام اردشیر دوم به سلطنت رسید.[۷]
سلطنت اردشیر دوم، درست از روز تاجگذاری با سوءقصدی که برادرش کوروش جوان در معبد آناهیتا در پاسارگاد نسبت به جان وی کرد و بینتیجه ماند، در یک رشته توطئههای خونین و تمامنشدنی فرو رفت. فقط حمایت مادر اردشیر پریزاتس سبب شد که سوء قصدکننده، از حکم اعدام برهد و حتی به اصرار مادر والبته بعد از قول و قراری که جهت اطمینان شاه داده شد، اردشیر به کوروش اجازه داد به آسیای صغیر (بخشهای غربی ترکیهٔ امروزی) و مقر حکومت خویش برگردد. کوروش هم بلافاصله حرکت کرد، در لیدیه بدون تأمل سیزده هزار تن از سربازان مزدور یونانی را که تازه با پایان یافتن جنگ پلوپونزوس بیکار شده بودند، استخدام کرد و برای جنگ با برادرش آماده شد.[۷] در سال ۴۰۱ پیش از میلاد، تلاقی بین اردشیر دوم و برادرش کوروش جوان در کنار دجله و در فاصلهٔ هفتاد کیلومتری از بابل در محلی که بعدها «خان اسکندریه» خوانده شد، رخ داد. جنگی سخت درگرفت. یونانیان روایت کردهاند که تفوق با سپاه کوروش بودهاست، ولی خود او در برخوردی متهورانه که در معرکهٔ جنگ با اردشیر کرد، همراه با هشت تن از محافظانش کشته شد. اردشیر هم در جنگ زخمی شد. با کشته شدن کوروش سپاهیان او متفرق شدند. چریک ده هزار نفری یونانی که بیسرپرست مانده بودند، توسط گزنفونکهنه سربازی که در گذشته شاگرد سقراط بود، به یونان بازگردانیده شدند. در باب این بازگشت، بعدها گزنفون کتابی نوشت که اوضاع و احوال آن روز ایران را نشان میدهد.[۸] گزنفونتصویر جالبی از اوضاع نواحی واقع در سر راه ارائه میکند و لافهای یک سرباز کهنه کار هم در جای جای روایت به چشم می خورد، ولی در عین حال در این اثر گزنفون ضعف و پریشانی امپراتوری ای که اجازه میدهد این عده تجاوزگر بیگانه بدون هیچ مشکل عمده ای از سراسر خاکش بگذرند، نشان...
Read moreArtaxerxes II Mnemon we cannot be completely certain about the identification. The fact that all tombs look the same (they are all copies of the tomb of Darius the Great) is not a great help either. The two tombs at Persepolis were probably indeed the resting places of the second and third Artaxerxes, but which one is Mnemon's and which one belongs to Ochus, is unclear. The tomb on this picture, usually attributed to Artaxerxes II, may in fact be that of...
Read more