Hasanabad Square, nestled in close proximity to the National Garden, is undeniably one of the oldest and most captivating landmarks in the city of Tehran. Stepping foot into this square is like taking a journey back in time, as it proudly preserves the remnants of ancient structures that have withstood the test of time.
The moment you enter Hasanabad Square, you are greeted with an atmosphere steeped in history. The architectural marvels that grace the square serve as a testament to the rich cultural heritage of Tehran. These well-preserved buildings exude an aura of grandeur and elegance, inviting visitors to explore their fascinating stories.
As you wander through the square, you'll encounter a blend of architectural styles, showcasing the diverse influences that have shaped Tehran's past. The intricate detailing on the facades and the ornate designs are a testament to the craftsmanship of a bygone era. History enthusiasts and architecture aficionados will find themselves captivated by the unique charm and character of each building.
Moreover, the location of Hasanabad Square near the National Garden adds to its allure. After immersing yourself in the historical wonders of the square, you can take a leisurely stroll to the adjacent garden and revel in its serene beauty. The juxtaposition of the old and the new creates a delightful contrast and provides a picturesque setting for photography enthusiasts.
In addition to its historical significance, Hasanabad Square also serves as a vibrant hub for locals and tourists alike. The square is teeming with bustling activity, with numerous shops, cafes, and restaurants lining its perimeter. You can indulge in some retail therapy, savor traditional Iranian cuisine, or simply unwind with a cup of aromatic tea while observing the vibrant city life around you.
Whether you are a history enthusiast, an architecture lover, or someone seeking an authentic Tehran experience, Hasanabad Square is a must-visit destination. It offers a glimpse into the city's rich past, leaving visitors with a deep appreciation for its cultural heritage. So, make sure to include this enchanting square in your itinerary when...
Read moreسالها پیش از آنکه آجر روی آجر گذاشته شود و بناهای دور میدان حسن آباد ساخته شود، در این منطقه باغ بزرگی وجود داشت. این باغ بخشی از املاک میرزا یوسف آشتیانی بود. پسر میرزا، حسن نام داشت و مدتی بعد، املاک پدر به نام او، یعنی حسن آباد نام گرفت. با درگذشت میرزا یوسف، سرنوشت باغ و ملک به جایی رسید که هر تکهاش فروخته شد، درختان افتادند، خانهها ساخته شدند و در نهایت دو چهارراه از آنها باقی ماندند. هنوز دوره قاجاریه است. حسن آباد، شمال غرب تهران به شمار میرود. مردم در خانههایی میان کوچههای باریک و پیچ در پیچ آن به زندگی مشغول هستند. پهلوی اول از راه میرسد و چهارراه تبدیل میشود به میدانی به شعاع ۴۵ متر و مساحت ۶۵۰۰ متر. سال ۱۳۰۹ ساخت بناهای دور میدان با گنبدهایشان به پایان میرسد و به همین مناسبت میدان هشت گنبد نام میگیرد. هشت گنبد، مدتی ملکالمتکلمین نام گرفت، پس از پیروزی انقلاب میدان سی و یک شهریور نامیده شد و در نهایت نام آن به همان حسن آباد برگشت. منظره متقارن و باشکوه میدان حسن آباد سالها به همان شکل باقی ماند؛ چهار ساختمان قرینه و مدور در چهار سوی میدان، با گنبدهای هماندازه که شبها کم از روز زیبا نیستند. متاسفانه در ابتدای دهه پنجاه در گوشه جنوب شرقی میدان، ساختمان نازیبای بانک ملی برپا میشود که قرینگی بناهای میدان را برای همیشه برهم میزند. در بازسازی سال ۱۳۸۰ تلاش شد ظاهری گنبدی شکل و هماهنگ با بقیه میدان به بانک ملی داده شود؛ اما همچنان منظره ناخوشایند بانک ملی با نمای شیشهای چند طبقهاش مانند زخمی روی صورت زیبای میدان دیده میشود. طی سالهای دهه ۱۳۹۰ بناهای دور میدان حسن آباد مرمت، شستشو و بازسازی شدهاند. آخرین بار مرداد سال ۱۳۹۵ زیرسازی سنگها در شرق و غرب میدان مرمت شد. ساختمانهای چشمنواز دور میدان حسن آباد را قلیچ باقلیان با نظارت معمار برجستهی ارمنی، لئون تادوسیان ساخت. نشانی از معماری سنتی ایرانی در این ساختمانها بهچشم نمیخورد و سبک رنسانس دارند. تادوسیان در فرانسه مهندسی ساختمان خوانده بود و بهجز میدان حسن آباد، معماری کاخ مرمر را در کارنامه درخشان خود دارد. گنبدهای بالای بناها را نیز استاد اکبر نکووقت تک معروف به استاد اکبر خواهرزاده به زیبایی ساخت. در قسمت بانک ملی فروشگاههای ابزارفروشی قرار دارند و در گوشه شمال غربی میدان، قدیمیترین گورستان تهران وجود داشته است که اکنون بهجای آن نخستین ایستگاه آتشنشانی شهر دیده میشود. کنار گورستان، حمامی قدیمی واقع شده بود که در گذشته، اهالی محله باور داشتند در آن جن وجود دارد و شبها از آن سروصدا بهگوش میرسد. حمام سالها پیش تخریب شد. اگر از این نقطه بهسمت بالا حرکت کنید، به فروشگاههای مبلمان اداری و محصولات چوبی میرسید. اگر بهسمت میدان برگردید، پاتوق نقاشهایی را میبینید که با سطلهای رنگ منتظر مشتری نشستهاند. رنگیترین و زندهترین گوشه حسن آباد، ضلع جنوب غربی میدان محسوب میشود که پر است از فروشگاههای کاموافروشی. فصل سرما که سرمیرسد، مشتریان کاموا چنان زیاد میشوند که برای عبور از آن نقطه باید از لابلای آنها راه باز کنید. گاریهای دستفروش نیز همانجاها دیده میشوند. زمستانها لبوی داغ و تابستانها هلو و زردآلو میفروشند. سالها است تمام محدوده دور میدان سنگفرش شده و رفتوآمد ماشینها ممنوع است. اگرچه هنوز آنرا میدان مینامیم؛ اثری از میدان وجود ندارد. ماشینها از خیابان یک طرفه امام خمینی در جهت شرق به غرب حرکت میکنند. از زیر میدان، زیرگذر حسن آباد میگذرد و خیابان حافظ را به محدوده سنگلج و پارک شهر در ابتدای وحدت اسلامی وصل میکند. ایستگاه متروی حسن آباد درست دور میدان سربرآورده است و ساعتهایی که مترو میرسد، موج جمعیت را روانه خیابان میکند. اگر میخواهید یک دل سیر زیباییهای میدان حسن آباد را ببینید، آخر شب بروید و روی یکی از نیمکتهای کنار میدان بنشینید. توقع سکوت نداشته باشید؛ اما آنقدر خلوت خواهد بود که با خیال آسوده به تماشای ساختمانهای زیبای منحنی شکل بنشینید. درست میگویند که شب زشتیها را میپوشاند. صبح که بشود، منظره آجرهای دودهگرفته، کابلهای برق روکار ساختمانها، صدای بوق ماشینها و غرش موتورها میدان...
Read moreتاریخچه میدان حسن آباد پیش از آنکه سر و کله یک میدان در این مکان پیدا شود به آن منطقه حسن آباد می گفتند که در ناحیه شمال غرب آن روزهای تهران قرار داشت. این منطقه یکی از بزرگترین باغهای شهر به شمار می آمد و امروزه استخر بزرگ آن در سفارت ایتالیاست. این باغ به میرزا یوسف آشتیانی ملقب به مستوفیالممالک تعلق داشت که یکی از رجال قاجار بود. وی پیش از گسترش شهر تهران و خراب شدن حصاری که از زمان شاه طهماسب صفوی برجای مانده بود، بیشتر زمین های بیرون حصار تا بهجت آباد و از آنجا تا یوسف آباد ونک و اوین را خرید و پس از بزرگ شدن شهر، باغی را ایجاد کرد و به نام پسرش حسن، اسم آن را حسن آباد گذاشت. پس از فوت میرزا یوسف آشتیانی، این ملک به دست ورثه افتاد و پس از تکه تکه شدن به مردم فروخته شد. پس از چندین سال دیگر اثری از باغ نبود و محله حسن آباد جای آن را گرفته بود. آمارهای مستغلات دارالخلافه طهران در سال ۱۲۹۷ خورشیدی نشان می دهد که در آن زمان این محله دارای ۵۷۲ باب خانه، ۸۶۶ مغازه، ۳۹ كاروانسرا، ۱۶ باغچه و ۱۴ حمام بوده و ۱۲۵۷۰ نفر در آن زندگی می کردند.
تا سال ها این منطقه چهارراهی کوچک بود که به مانند بسیاری از مناطق تهران آن روزها، گذرگاههای کمعرض و پیچ در پیچ داشت. با تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی، رضاشاه، مدرنیزاسیون در تهران را در راس امور قرار داد تا تهران قاجاری را به تهران پهلوی تبدیل کند. وی یکی از افسران خود به نام سرتیپ کریم آقا بوذرجمهری را به ریاست شهرداری برگزید تا برای اصلاح و بازسازی تهران قدم بردارد. وی یکی از خشن ترین افراد رضاشاه به شمار می آمد و با وجود همه آثار قدیمی مخالفت می کرد. تهران در آن زمان ساختمان های زیبای زیادی در خود نداشت؛ اما همان تعداد اندک نیز از شهرسازی این فرد، جان سالم به در نبردند و تخریب شدند که از میان آنها می توان به دروازههای دوازدهگانه تهران و تکیه دولت اشاره کرد. وی تهران را با خطوط خیابانهای شمالی و جنوبی به بخش های مختلف تقسیم کرد.
در زمان بوذرجمهری چهارراه حسنآباد تبدیل به میدانی دایرهایشکل شد که شعاع آن به ۴۵ متر می رسید و مساحتی حدود ۶۵۰۰ متر داشت. وزیر عدلیه وقت، برای ایجاد این میدان بزرگ بخش زیادی از خانهها و مغازههای نزدیک به چهارراه را از میان برد و میدان از میان ویرانه های آنها سر برآورد. ساخت این میدان در سال ۱۳۰۹ به پایان رسید و با ساخت ساختمانهای گنبدی و هشتگنبد فلزی مدور به هشتگنبد شهرت یافت.
در گذشته قدیمی ترین قبرستان تهران در گوشه شمال غربی این میدان واقع بود؛ اما از سال ۱۳۱۷ خورشیدی آتشنشانی بزرگی را در آنجا ایجاد کردند. گفته می شود که سر میرزا کوچک خان جنگلی نیز در این قبرستان دفن بود که بعدها آن را به رشت بردند. این گورستان مدفن میرزا رضا کرمانی از شاگردان سید جمالالدین اسدآبادی و قاتل ناصرالدین شاه نیز بود.
در محل اداره آتش نشانی، گرمابهای قرار داشت که مردم می گفتند شبهای جمعه از تونِ (آتشدان) آن صدای «سوختم سوختم» به گوش می رسد. آنها این حمام را جنی می پنداشتند و به همین دلیل هیچ کس به آنجا نمی رفت. سرانجام، این حمام بی رونق همراه با زمین متروکه کنارش به آتش...
Read more